درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان tavassoliyan poem میرم که دیگه تو دلم نباشی میرم که از دست دلم رها شی بدون تو سخته آره عزیزم باید که این بار تو ازم جدا شی شنبه 10 تير 1391برچسب:, :: 15:58 :: نويسنده : miss tavassoliyan
عشقت مثال باران قسمت نبود انگار بی آنکه من بخواهم طوفان بیامد این بار من تشنه ام ببار ای باران ببار باران من را فسرده کرده این لحظه های بی یار شنبه 10 تير 1391برچسب:, :: 15:57 :: نويسنده : miss tavassoliyan
مرا با خود ببر تا آسمانها و رهایم کن مرا یکبار دیگر هم غریبانه صدایم کن از آنم کن وجودت را،بیا یکبار هم گاهی مرا با خود یکی و از خودم گاهی جدایم کن شنبه 10 تير 1391برچسب:, :: 15:53 :: نويسنده : miss tavassoliyan
تو ای تنها دلیل اشکهای من بیا گاهی بیا گاهی و یادم کن مرا ای آشنا گاهی بیا تا پر کنیم این لحظه های سرد را با هم بیا و با نگاهت کن مرا از خود رها گاهی شنبه 10 تير 1391برچسب:, :: 15:52 :: نويسنده : miss tavassoliyan
به خاطر تو بوده این صبر بی نهایت بیا و مال من شو نمونده دیگه طاقت چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 17:14 :: نويسنده : miss tavassoliyan
وای انگار که عشق تو فراموش شده آنهمه شعله ی دل یکدفعه خاموش شده دست ها سرد و دلم سرد و لبانم سرد است شاید از بی خبری یکسره خاموش شده چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 17:10 :: نويسنده : miss tavassoliyan
نگاهم میکنی اما نمی فهمم چه میخواهی!چه میگویی؟نمیفهمم صدایم کن صدا را دوست می دارم، صدایت را بگو با من که من پر گردم از عشقت شوم لبریز از خواهش من این بی شعلگی ها را نمیخواهم تو را خواهم نگاهت را صدایت را تمام فکرهایت را از آنم کن وجودت را تمام تار و پودت را چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 17:6 :: نويسنده : miss tavassoliyan
تا به کی این روزها را بی حضورت سر کنم؟ لحظه های با تو بودن را شبی از بر کنم؟ من تمام صفحه ی این عشق را بوئیده ام کاش این ثانیه ها را باز هم باور کنم چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 16:47 :: نويسنده : miss tavassoliyan
بیا ای آخرین معشوق دنیا تمام لحظه های ناب رویا رهایم کن ازین تنهایی و درد تو تنها خواهشی تنها تمنا چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 16:40 :: نويسنده : miss tavassoliyan
چه بی رحمم چه بی روزن تمام عمر خود را خواب بودم من درین دنیای گه تاریک و گه روشن من اینک در فضایی سرد و خاموشم چرا اینگونه مدهوشم؟ ولی باید بیابم راه بیداری در آنجا نور می بینم نور آری در آنجا من نه بی رحمم نه بی روزن نه خاموشم نه مدهوشم تمام لحظه را از نور و بیداری شدم این لحظه را سیراب... آری دو شنبه 5 تير 1391برچسب:, :: 13:48 :: نويسنده : miss tavassoliyan
![]() ![]() |